مهسا ناوي

 (نوازش) 

چشمايه بسته تو رو با بوسه بازش ميكنم قلب شكسته تو رو خودم نوازش ميكنم 

نميزارم تنگ غروب دلت بگيره از كسي تا وقتي من كنارتم به هر چي ميخواي 

ميرسي خودم بغل ميگيرمت پر ميشم از عطر تنت كاش كه تو هم بفهمي كه 

ميميرم از نبودنت خودم به جاي تو شبا بهونه هاتو ميشمرم...

من عاشق اين موسيقي هستم

بابام و آقامون

از دیروز آقای همسر رو نمیدیدم یعنی از دیروز صبح تا امروز ناهار

انگار سال ها بود که نمیدیدمش یه جوری به بغلش پریدم بابامم 

 گریه کرد !!!! بابام و آقای همسر خیلی با هم جور در میان 

شو خی های با نمکی میکنن آدم دوست داره ساعت ها بشینه  

تماشاشون کنه والا من که تا حالا اینجور داماد و پدر زنی ندیدم 

با هم میزنن میرقصن میخونن کباب میپزن گردش میرن ورزش میکنن

شکار میرن ... خلاصه همه جا با هم بهشون حال میده!!

من صمیمیتشون رو خیلی دوست دارم 

 

هر چه قد در موردشون بنویسم تموم نمیشه  

 

 

زندگی میکنم...

حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!!

چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را

برایم میسازد.

بگذار هر چه از دست میرود برود

من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد

حتی زندگی را.

ارنستو چگوارا

دل تنگی من از امشب

همسر عزیزتر از جونم بابت هدیه یه دنیا ممنونم ازت 

فردا نیستی و دلم خیلی برات تنگ میشه خوش باشی عزیزم !!!

از الان دارم برنامه ریزی میکنم که چیکار کنم فردا زود بگذره 

یهو حال و هوای ترکیه اومد فردا کل فیلمارا نگاه میکنم

از ترکیه و دبی ... تا فیلم عروسی همشو تا تو بیای 

نگاه میکنم خلاصه روز رو یه جوری سپری کنم 

دوستت دارم تا بی نهایت عشقم

زندگی ما را به کجا می‌برد؟ 

می‌انگارم در مسیر زندگی شناوریم و تنها اقبالی که در این

مسیر شاید داشته باشیم این است که بتوانیم بر تکه

چوبی چنگ بزنیم و قدری نفس تازه کنیم ...

همین و بس
.
.